مشاوره تحصیلی - کودک - خانواده

وبلاگ شخصی کریم زنگنه ، کارشناس مشاوره و دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده - بازی درمانگر تخصصی کودک

مشاوره تحصیلی - کودک - خانواده

وبلاگ شخصی کریم زنگنه ، کارشناس مشاوره و دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده - بازی درمانگر تخصصی کودک

راه معنویت

مرد جوانی که می خواست راه معنویت را طی کند به سراغ استاد رفت.
استاد خردمند گفت: تا یک سال به هر کسی که به تو حمله کند و دشنام دهد پولی بده.
تا دوازده ماه هر کسی به جوان حمله می کرد جوان به او پولی میداد. آخر سال باز به سراغ استاد رفت تا گام بعد را بیاموزد.
استاد گفت: به شهر برو و برایم غذا بخر.
همین که مرد رفت استاد خود را به لباس یک گدا در آورد و از راه میانبر کنار دروازه شهر رفت. وقتی مرد جوان رسید، استاد شروع کرد به توهین کردن به او.
جوان به گدا گفت: عالی است! یک سال مجبور بودم به هر کسی که به من توهین می کرد پول بدهم اما حالا می توانم مجانی فحش بشنوم، بدون آنکه پشیزی خرج کنم.
استاد وقتی صحبت جوان را شنید رو نشان داده و گفت: برای گام بعدی آماده ای چون یاد گرفتی به روی مشکلات بخندی!


نتیجه اخلاقی:

داوینچی می گوید: مشکلات نمی تواند مرا شکست دهند، هر مشکلی در برابر تصمیم قاطع من تسلیم می شود.

راز موفقیت

راز موفقیت در زندگی داشتن امکانات نیست، بلکه استفاده از (( بی امکانی )) به عنوان نقطه ی قوت است. به داستان زیر توجه کنید :
کودکی ده ساله که دست چپش در یک حادثه ی رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون جودو به یک استاد سپرده شد. پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد!
استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاه ها ببیند.
در طول 6 ماه استاد فقط روی بدنسازی کودک کار کرد و در عرض این6 ماه حتی یک فن جودو را به او تعلیم نداد. بعد از 6 ماه خبر رسید که یک ماه بعد مسابقات محلی در شهر برگزار می شود. استاد به کودک ده ساله فقط یک فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات فقط روی آن یک فن کار کرد. سرانجام مسابقات انجام شد و کودک توانست در میان اعجاب همگان، با همان تک فن همه ی حریفان خود را شکست بدهد!
3 ماه بعد کودک توانست در مسابقات بین باشگاه ها نیز با استفاده از همان تک فن برنده شود و سال بعد نیز در مسابقات انتخاب کشوری، آن کودک یک دست موفق شد تمام حریفان را زمین بزند و به عنوان قهرمان سراسری کشور انتخاب گردد.
وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه بازگشت به منزل، کودک از استاد راز پیروزی اش را پرسید. استاد گفت : (( دلیل پیروزی تو آن بود که اولاً به آن یک فن به خوبی مسلط بودی، ثانیاً تنها امیدت همان یک فن بود و سوم اینکه تنها راه شناخته شده برای مقابله با این فن،گرفتن دست چپ حریف بود که تو چنین دستی را نداشتی! یاد بگیر که در زندگی، از نقاط ضعف خود به عنوان نقاط قوت خود استفاده کنی.

داستان راز خوشبختی مرد فقیر

روزگاری مردی فاضل زندگی می‌کرد و هشت‌ سال تمام مشتاق بود راه خداوند را بیابد؛
او هر روز از دیگران جدا می‌شد و دعا می‌کرد تا روزی با یکی از اولیای خدا و یا مرشدی آشنا شود.
یک روز هم‌چنان که دعا می‌کرد، ندایی به او گفت به‌جایی برود
در آن‌ جا مردی را خواهد دید که راه حقیقت و خداوند را نشانش ‌خواهد داد

مرد وقتی این ندا را شنید، بی‌اندازه مسرور شد و به ‌جایی که به او گفته شده بود، رفت.
در آن ‌جا با دیدن مردی ساده، متواضع و فقیر با لباس‌‌های مندرس و پاهایی خاک‌ آلود، متعجب شد!
مرد آن اطراف را کاملاً نگاه کرد اما کس دیگری را ندید. بنابراین به مرد فقیر رو کرد و گفت : روز شما به ‌خیر.
مرد فقیر به ‌آرامی پاسخ داد: هیچ‌وقت روز شری نداشته‌ام !
پس مرد فاضل گفت: خداوند تو را خوشبخت کند !
مرد فقیر پاسخ دا د: هیچ‌گاه بدبخت نبوده‌ام !!!
تعجب مرد فاضل بیش‌‌تر شد: همیشه خوشحال باشید

مرد فقیر پاسخ داد: هیچ‌گاه غمگین نبوده‌ام !!!
مرد فاضل گفت: هیچ سر درنمی‌آورم. خواهش می‌کنم بیش‌تر به من توضیح دهید.
مرد فقیر گفت: با خوشحالی این‌کار را می‌کنم.
تو روزی خیر را برایم آرزو کردی درحالی‌که من هرگز روز شری نداشته‌ام زیرا در همه‌حال،
خدا را ستایش می‌کنم. اگر باران ببارد یا برف، اگر هوا خوب باشد یا بد، من هم‌چنان خدا را می‌پرستم.
اگر تحقیر شوم و هیچ انسانی دوستم نباشد،
باز خدا را ستایش می‌کنم و از او یاری می‌خواهم بنابراین هیچ‌گاه روز شری نداشته‌ام

تو برایم خوشبختی آرزو کردی در حالی‌که من هیچ‌وقت بدبخت نبوده‌ام
زیرا همیشه به درگاه خداوند متوسل بوده‌ام و می‌دانم هرگاه که خدا چیزی بر من نازل کند،
آن بهترین است و با خوشحالی هر آن‌چه را برایم پیش‌بیاید، می‌پذیرم.

سلامت یا بیماری، سعادت یا دشمنی، خوشی یا غم، همه‌ هدیه‌هایی از سوی خداوند هستند

تو برایم خوشحالی آرزو کردی، در حالی‌که من هیچ‌گاه غمگین نبوده‌ام

زیرا عمیق‌ترین آرزوی قلبی من، زندگی‌کردن بنا بر خواست و اراده‌ی خداوند است

نتیجه:

سعادتمند کسی است که به مشکلات زندگی بخندد ( شکسپیر)

جغرافی

پدر روزنامه می خواند، اما پسر کوچکش مدام مزاحمش می شد. حوصله پدر سر رفت و صفحه ای از روزنامه را - که نقشه جهان را نمایش می داد - جدا و قطعه قطعه کرد. آن به پسرش داد و گفت: "بیا کاری برایت دارم. یک نقشه دنیا به تو می دهم، ببینم می توانی آن را دقیقا همان طور که هست بچینی؟" و دوباره به سراغ روزنامه اش رفت؛
می دانست پسرش تمام روز گرفتار این کار است. اما یک ربع ساعت بعد، پسرک با نقشه کامل برگشت. پدر با تعجب پرسید: "مادرت به تو جغرافی یاد داده؟"
پسر جواب داد: "جغرافی دیگر چیست؟ اتفاقا پشت همین صفحه، تصویری از یک آدم بود. وقتی توانستم آن آدم را دوباره بسازم، دنیا را هم دوباره ساختم!"

از داستانهای پائولو کوئیلیو

جملات زیبا

در بیکران زندگی دو چیز افسونم می کند : آبی آسمانی که می بینم و می دانم که نیست و خدایی که نمی بینم و می دانم که هست(دکتر شریعتی)

 درموقع آسایش خدارابشناس تادرموقع سختی تورابشناسد(رسول اکرم ص)

 ترجیح میدم روی موتورسیکلتم باشم و به خدا فکر کنم، تا اینکه تو کلیسا باشم و به موتورسیکلتم فکر کنم: مارلون براندو

هر اتفاقی، بزرگ یا کوچک، وسیله ایست که از طریق آن خداوند با ما سخن می گوید و هنر زندگی دریافتن این پیام هاست(Malcolm Muggeridge)

بخشی از بزرگترین نعمت های خدا برای انسان، بی جواب گذاشتن برخی دعاهای اوست (Garth Brooks)

خداوند اغلب اوقات به دیدن ما می آید ولی اکثر مواقع ما خانه نیستیم Joseph Roux

خداوند هرکدام از ما را آنچنان دوست دارد که انگار فقط یکی از ما وجود دارد ( St.Augustine)

ترجیح میدهم که با خدا در تاریکی قدم بزنم تا اینکه تنها در روشنایی راه بروم( Mary Gardiner Brainard)

پروردگارا من پناه می برم به تو از اینکه چیزی را که نمی دانم از تو تقاضا کنم (قرآن - هود 41)

اگر خدائی نباشد باید او را اختراع کرد ، اما تمامی طبیعت فریاد بر می آورد که خدا هست(ولتر)

 زندگی هدیه خداوند به شماست و شیوه زندگی شما هدیه شما به خداوند (لئو بوسکالیا)

من تنها قلمی هستم در دست پروردگار مهربان که نامه محبت آمیزی به جهانیان می نویسد (مادر تریزا)

هنگامی که خدا انسان را اندازه می گیرد متر را دور قلبش می گذارد نه دور سرش (نورمن وینسنت پیل)

 توکل تو همین بس که یاوری از برای خویش جز خدا نبینی (بایزید بسطامی)

 تنها موسیقی مرا به شناسائی خداوند راهنمائی کرد) دوموسویه(

قدرت شکست ناپذیر خدا، هر مانعی را از سر راه برمی دارد (اسکاول شین)

خداوند بین انسان و قلبش حایل است (قرآن - انفال24)

خدا را نشناختند آنچنان که شایسته شناخت اوست(قرآن - زمر 67)

انسانها در هیچ یک از ویژگی هایشان به اندازه نیکی کردن به همنوعان خود خدای گونه نیستند( سیسرو)

 زندگی، همچون رودی بزرگ، جاودانه روان است. زندگی همچون رودی بزرگ که به دریا می رود، دامان خدا را می جوید . خداوندا، نمى توانیم از تو چیزى بخواهیم که تو نیازهاى ما را مى دانى، پیش از اینکه در ما پدیدار شود (جبران)

 خدا را شکر کنید که نعمات و موهبت هایش به علت بینش محدود ما متوقف نمی شود . کاترین پندر کسی که خدا را می شناسد ، توصیف نمیکند . کسی که خدا را توصیف می کند ، او را نمی شناسد(پائولوکوئلیو)

 هشدار! هشدار! به خدا سوگند ، خداوند چنان پرده پوشی کرده که می پنداری تورا بخشیده است!(امام علی)

 آنکه به خداوند پاک و مهربان بیش از دگران امید و بیم بسته است ، بیش از همه در خور ستایش است ) بزرگمهر بختگان( تولد هر کودک، نشان آن است که :خدا هنوز از انسان ناامید نشده است (رابنیندرانات تاگور)

تمرین در ارتفاع - مسابقه در سطح

روشی برای آمادگی هرچه بیشتر در آزمون‏های رقابتی

المپیک سال 1968 در شهر مکزیکوسیتی کشور مکزیک برگزار شد. نتایج به دست آمده و رکوردهای به جا مانده در این المپیک به حدی دور از انتظار بود که متخصصان تربیت بدنی به بررسی علل آن پرداختند و در نتیجه ثابت شد که ارتفاع محل برگزاری مسابقات از سطح دریا باعث شده است ورزش‏کارانی که در ارتفاع پایین‏تر تمرین کرده بودند نتوانستند در شرایط مسابقه (ارتفاع زیاد و کمبود اکسیژن) به رکوردهای قبلی خود دست یابند و برعکس ورزش‏کارانی که در ارتفاع بالا از سطح دریا (و کمبود اکسیژن) تمرین کرده بودند، در شرایط مسابقه به رکوردهای بهتری دست یافتند و در نهایت یکی از آموزه‏های مهم طب ورزشی به نام (تمرین در ارتفاع و مسابقه در سطح) شکل گرفت. به این صورت که با تمرین در ارتفاع، به دلیل کمبود اکسیژن و فشار هوا، سیستم تنفسی و اکسیژن‏رسانی به بافت‏ها با شرایط مشکل تطبیق داده می‏شود. بنابراین در زمان مسابقه اگر در ارتفاع پایین‏تر و اکسیژن بیشتر رقابت کنیم، شرایط بسیار مناسب‏تری خواهیم داشت.

به نظر می‏رسد برگزاری آزمون‏های رقابتی نیز از این منطق رقابت‏های ورزشی پیروی می‏کند، به این صورت که هر چه قبل از آزمون اصلی شرایط تمرینی سخت‏تر (و نه غیرطبیعی) داشته باشیم، احتمال موفقیت در آزمون اصلی بیشتر است. بنابراین داوطلبان عزیز به این نکته توجه داشته باشند که شرایط تمرین تا حدودی باید مشکل‏تر از شرایط آزمون باشد. چه در زمینه‏ی محتوا و درجه‏ی سختی سوالات، چه زمان و چه عوامل دیگر (فضای فیزیکی، نور و ...) به این ترتیب داوطلبانی که در آزمون‏ها حداکثر سعی خود را می‏کنند و در حین انجام آزمون محدودیت‏های زمانی را کاملا رعایت می‏کنند در زمان آزمون اصلی نتیجه‏ی بهتری خواهند داشت.

بدیهی است موفقیت در یک آزمون به عوامل متعددی بستگی دارد که یکی از مهم‏ترین آن‏ها داشتن معلومات لازم است. اما دیگر عوامل از جمله تمرین مناسب و شرکت در آزمون‏ها با شرایطی که پیش‏تر گفته شد، شانس موفقیت را به میزان زیادی افزایش می‏دهد.

اگرچه برگزاری آزمون رقابتی دوره‏ی کارشناسی ارشد در حال حاضر مناسب‏ترین روش ممکن برای گزینش دانشجوست، اما امیدواریم ضمن برگزاری هرچه مناسب‏تر آزمون ورودی کارشناسی ارشد، سیاست‏گذاران سازمان سنجش، روش های مکمل برای انتخاب دانشجویان علاقه‏مند به تحصیل در دوره‏های کارشناسی ارشد اتخاذ کنند و معیارهای علاقه و خلاقیت فردی و توان‏مندی‏های کارآفرینانه‏ی افراد، علاوه بر معلومات علمی آن‏ها ملحوظ نظر قرار گیرد.

انگیزه ادامه تحصیل

چنین جملاتی را تقریباً هر روز بارها و بارها می‏شنویم: «من انگیزه‏ام را برای ادامه تحصیل از دست داده‏ام، احساس می‏کنم با انگیزه و انرژی بیشستر کارهایم را دنبال می‏کنم، دیگر انگیزه‏ای برای تلاش کردن ندارم، درس خواندن بیشتر به من انگیزه بیشتری می‏دهد و ...» انگیزه عامل نیرودهنده، جهت دهنده و نگهدارنده‏ی رفتار است. هیچ یادگیری‏ای بدون حضور فعال انگیزه رخ نمی‏دهد. انگیزه توجیه کننده‏ی جهت‏گیری هدف‏های ما و تعیین کننده‏ی مدت زمانی است که برای کارهای مختلف صرف می‏کنیم.

 بسیاری از افراد به دلیل وجود انگیزه‏های درونی مانند انگیزه‏ی پیشرفت، کنجکاوی، نگرش‏ها و ... دست به ادامه‏ی تحصیل می‏زنند و چه بسیارند افرادیکه به دلیل انگیزه‏های بیرونی مانند تشویق‏های خانواده، دوستان و ... تصمیم به ادامه‏ی تحصیل می‏گیرند. همه یک هدف داریم: دست یافتن به مدارج بالای تحصیلی است اما هر یک انگیزه و علاقه خاص خود را دارد.

با توجه به نظریه‏ی بندورا می‏توان این طور مطرح کرد که متغیرهای شخصی (انگیزه‏ی درونی)، متغیرهای محیطی (انگیزه‏ی بیرونی) و رفتار با یکدیگر در تعامل هستند و دائماً بر یک‏دیگر اثر می‏گذارند. یعنی برای انجام کاری هم‏چون درس خواندن، هم انگیزه‏های بیرونی دخیلند.

اولویت بندی

بیش از 90 درصد از موفقیت‏های شما در زندگی به عادت‏های مختلفی که به مرور زمان کسب می‏کنید بستگی دارد. عادت تعیین مهم‏ترین‏ها، غلبه بر تنبلی و مداومت در انجام مهم‏ترین وظایف، یک مهارت ذهنی و جسمی است.

برای ایجاد عادت توجه و تمرکز بر روی مهم‏ترین کارها، به سه ویژگی نیاز دارید. این سه ویژگی عبارتند از: تصمیم گیری، انضباط و اراده.

اول باید تصمیم بگیرید که عادت به انجام رساندن کارها را در خود ایجاد کنید. دوم این که خودتان را منضبط کنید تا اصول لازم برای این عادت را آن قدر تمرین کنید تا برآن مسلط شوید و در نهایت هر کاری که براساس این اصول باید انجام دهید را با استفاده از نیروی اراده تقویت کنید تا این عادت استمرار و ثبات خود را پیدا کرده و به جزء جدانشدنی شخصیت شما تبدیل شود. تصویر ذهنی که از خودتان دارید تأثیر زیادی بر رفتار شما دارد. خودتان را به صورت فردی که می‏خواهید در آینده باشید مجسم کنید.جالب است بدانید که هر دقیقه وقتی که صرف برنامه‏ریزی می‏کنید، معادل ده دقیقه وقت در حین انجام کار صرفه جویی می‏کنید. نسبت به کار خود خوش بین باشید چرا که فرد خوش بین به نکات مثبت توجه می‏کند و در هر شکست یا مشکلی به دنبال گرفتن درسی با ارزش است و همیشه برای هر مشکل در جست و جوی راه حل مناسبی است.

رمز موفقیت در استفاده از روش (کار روی یک پروژه در ساعت معین) این است که برای هر روز از قبل برنامه‏ریزی کنید و به هر کار یا فعالیتی زمانی با مدت معین اختصاص دهید. اگر کارها را مرحله به مرحله انجام دهید آن‏گاه خواهید توانست که بزرگ‏ترین کارها را انجام دهید.

مطالعه موثر

بدون علاقه، انگیزه برای پیشرفت در یک مسیر به وجود نمی‏آید. موفقیت در مطالعه زمانی حاصل می‏شود که به هدفی علاقه‏مند باشیم که در این صورت همین علاقه راه را برای مطالعه و پشتکار ما در این زمینه باز می‏کند. علاقه‏مندی به یک موضوع نیز زمانی به وجود می‏آید که آن موضوع در نزد ما پراهمیت باشد، بهترین راه برای علاقه‏مندکردن خود به مطالب، تداعی اهداف نهایی و آینده‏ای است که برای خود آرزو داریم. عامل مهم دیگر در مطالعه، مکان مناسب برای مطالعه است. مکان مطالعه‏ی هر شخص بر حسب عادت او متفاوت است. فردی ممکن است مکان باز و فرد دیگر مکان بسته را برای مطالعه برگزیند. اگر در محیط بسته مطالعه می‏کنید، سعی کنید جای ثابتی را انتخاب کنید تا تداعی مطالب خوانده شده را برایتان آسان‏تر کند. شرایط محیطی از قبیل داشتن نور مناسب، درجه هوای مناسب، آرامش و غیره در مکان مورد مطالعه در جلوگیری از خستگی، برهم خوردن تمرکز و آشفتگی ذهنی و فکری شما مؤثر است.

زمان مطالعه نیز عامل مهمی است که در میزان بهره‏گیری شما از مطالعه، مؤثر است. زمان ماطلعه موضوعی فردی است و به شرایط فیزیکی و روانی شخص بستگی دارد. هر فرد باید با توجه به شناختی که از توانایی‏ها و عادت‏های خود دارد، بهترین زمان را برای مطالعه خود انتخاب کند تا بیشترین بهره را از آن ببرد.

موضوع مهم دیگر در بحث مطالعه‏ی مؤثر، توجه کامل ذهن به موضوع مورد مطالعه یا همان تمرکز حواس است که لازمه‏ی آن، همان علاقه‏مندی به موضوع مطالعه است. توجه به لذتهای نهایی و پذیرش دشواری مسیر، علاقه‏مندی و به دنبال آن تمرکز ما را افزایش می‏دهد.