مشاوره تحصیلی - کودک - خانواده

وبلاگ شخصی کریم زنگنه ، کارشناس مشاوره و دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده - بازی درمانگر تخصصی کودک

مشاوره تحصیلی - کودک - خانواده

وبلاگ شخصی کریم زنگنه ، کارشناس مشاوره و دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره خانواده - بازی درمانگر تخصصی کودک

دیدگاه انسان گرایی

دیدگاه انسان گرایی برروی تجربیات زمان حال و ارزش وجودی کل انسان ،خلاق بودن،آزاد بودن،و همچنین توانا بودن انسان برای حل مشکل خود تاکید می کند . دیدگاه انسان گرایی از دو دیدگاه فلسفی ریشه می گیرد :
اول روان شناسی وجودی ،که رویکردی است برای درک تجـربه های جدیدتر مشخص، وضعیتهای وجودی او و نیاز به تمرین آزادی در یک جهان پر هرج ومرج.
دوم رویکرد پدیدار شناختی است که بر تجربه های خصوصی افراد تاکید می کند . به عبارت دیگر هرفردی دارای دنیای مخصوص خود است و واقعیت برای هرفرد چیزی جزء همین دیدگاه مخصوص او نیست.
شناخت انسان سالم و به دست دادن ملاکی منطقی و علمی در این باره دغدغه دیرپای انسان بوده است. از این رو طبیعی است که تاریخ اندیشه بشری از تئوریها, آرزوها, توهمات و اسطوره هایی در این زمینه پر باشد. چنانکه ادیان الهی و مکتبهای فکری, فیلسوفان, عارفان و پیشوای ان دینی و اجتماعی, هر کدام به گونه ای, این مسأله را در نظر داشته و درباره آنها سخن گفته اند.
روان شناسان, با تمام گونه گونی مکتبها و جامعه شناسان, با تفاوت دیدگاه هاشان دراین باره به پژوهش و نگارش پرداخته اند. به همین دلیل حتی اشاره ای کوتاه به همه دیدگاه ها نیازمند نگاشتن کتاب یا کتابهایی حجیم است, از این رو در این مقاله نمی توان انتظار تفصیل یا پردازش به همه نظریه ها را داشت و ناگزیر باید به گزینش و انتخاب رو آورد.

ادامه مطلب ...

تاریخچه روان شناسی شناختی


نگاه اجمالی
جان بی واتسون در بیانیه رفتارگرایی خود در 1913 نوشت: روان شناسی باید هر گونه اشاره به هوشیاری را کنار بگذارد. روانشناسانی که از پیام واتسون پیروی کردند ، ذهن ، فرآیندهای هوشیار و همه اصطلاحات ذهن گرایانه را از روان شناسی حذف کردند. تا چند دهه در محتوای کتابهای روانشناسی کارکرد مغز توضیح داده می‌شد. مادر آنها هیچگونه اشاره‌ای به ذهن دیده نمی‌شد. گفته می‌شد که روان شناسی برای همیشه هشیاری یا ذهن خود را از دست داده است.
ناگهان (یا چنین به نظر می‌آمد، هر چند از مدتها پیش به تدریج در حال ساخته شدن بود) روان شناسی آماده شد تا هوشیاری را باز یابد. در سال 1979 در مجله روان شناسی آمریکایی یا مجله رسمی از انجمن روان شناسی امریکا مقاله‌ا‌ی با عنوان رفتار گرایی و ذهن به چاپ رسید که در واقع درخواستی برای بازگشت به درون نگری بود و این مطلب به دنبال سخنرانی رئیس انجمن روان شناسی آمریکا در سال 1976 بود که گفته بود روان شناسی در حال تغییرات و این تغییر مستلزم بازگشت به هوشیاری است.
هنگامی که صاحب منصبی از انجمن روانشناسی امریکا و یک مجله معتبر این چنین باز و خوشبینانه درباره هوشیاری بحث می‌کنند. باید گمان کنیم که یک جنبش تازه یعنی انقلابی دیگر در روان شناسی در راه است.
روانشناسی شناختی(Cognitive psychology) مکتبی است که به بررسی فرایندهای درونی ذهن از قبیل حل مسئله، حافظه، ادراک، شناخت، زبان و تصمیم گیری می‌پردازد. موضوعاتی ازاین قبیل که انسان چگونه و با چه ساختاری به درک، تشخیص و حل مسئله می‌پردازد و این که ذهن چگونه اطلاعات دریافتی از حواس (مانند بینایی یا شنوایی) را درک می‌کند و یا اینکه حافظه انسان چگونه عمل می‌کند و چه ساختاری دارد؛ از عمده مسائل قابل توجه دانشمندان این رشته می‌باشد.
روان‌شناسی شناخت چیست؟
روان‌شناسی شناخت، شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به مطالعه فرایندهای ذهنی شامل چگونگی تفکر، درک، یادآوری و یادگیری در افراد می‌پردازد. روان‌شناسی شناخت به عنوان بخشی از حوزه وسیعتر و گسترده‌تر علم شناخت، به سایر حوزه‌ها نظیر علم اعصاب، فلسفه و زبان‌شناسی ارتباط دارد.
تمرکز اصلی روان‌شناسی شناخت بر کشف چگونگی کسب، پردازش و ذخیره‌سازی اطلاعات در انسان‌هاست. کاربردهای عملی متعددی برای روان‌شناسی شناخت وجود دارد که از آن میان می‌توان به روش‌های بهبود حافظه، چگونگی افزایش دقت تصمیم‌گیری و چگونگی ساختدهی به مطالب آموزشی به منظور بهبود یادگیری اشاره کرد.
تا دهه 1950، رفتارگرایی مهم‌ترین مکتب فکری در حوزه روان‌شناسی بود. بین 1950 تا 1970 رفته‌رفته این موج تغییر جهت داد و تمرکز بر روی موضوعاتی مانند «توجه»، «حافظه» و «حل مساله» قرار گرفت. در این دوره که غالباً از آن به عنوان «انقلاب شناختی» نام برده می‌شود، پژوهش‌های قابل ملاحظه‌ای در زمینه مدل‌های پردازش و روش‌های تحقیقات شناختی صورت گرفت و برای نخستین بار عبارت «روان‌شناسی شناخت» به کار برده شد.
 محققین روان‌شناسی شناختی به ذهن همچون دستگاه پردازشگر اطلاعات می‌نگرند و رویکرد آنان به مطالعه مغز و ذهن برپایه تشابه عملکرد مغز با رایانه‌است. روان‌شناسی شناختی از دو جنبه با مکاتب روان‌شناسی قبلی تفاوت اساسی دارد:
۱- برخلاف مکاتب روان‌شناسی کلاسیک از قبیل روان‌شناسی فرویدی، از روش تحقیق علمی و بررسی موارد قابل مشاهده استفاده می‌کند و روشهایی چون درون نگری را به کار نمی‌برد.
۲- برخلاف روان‌شناسی رفتارگرا، فرایندها و پدیده‌های ذهنی، چون باور، خواست و انگیزش را مهم دانسته، مورد مطالعه قرار می‌دهد.
از زیر مجموعه‌های روان‌شناسی شناختی می‌توان رشته‌های نوروسایکولوژی، روان‌شناسی بالینی، روان‌شناسی تربیتی، روان‌شناسی قانونی، روان‌شناسی سازمانی و صنعتی با گرایشهای شناختی را نام برد.

ادامه مطلب ...

معرفی نظریه شناخت درمانی آرون تی بک

                                          

 دانلود  

 

تحلیل ارتباط متقابل

 بدون شک باید اریک برن را یکی از مشهورترین روانشناسان معاصر بدانیم. کتاب "بازیها" ی او نیز با فروش کم نظیرش ثابت کرد مردم او را دوست دارند. شاید چون او خیلی راحت و خودمانی از روانکاوی صحبت می کند و مانند فروید گرفتار الفاظ و تئوریهای پیچیده نشده است.اریک برن
نام اصلی اش اریک لنارد بِرنِشتاین بود و در سال ۱۹۱۰ در شهر مونترآل کانادا متولد شد. پدر او یک پزشک عمومی و مادرش نویسنده و ویرایشگری حرفه‌ ای بود. در سال ۱۹۳۵ اریک پدرش را به علت بیماری سل از دست داده بود و پس از آن با تشویق مادرش تصمیم گرفت دکتر شود. از این رو راهی دانشگاه مک گیل شد.

چند سال بعد نیز وقتی پزشک عمومی شده بود، تابعیت آمریکا را پذیرفت و برای اینکه از آنها کم نیاورد نامش را هم به "برن" تغییر داد. او توصیه های مادرش را جدی گرفت و وارد رشته روانپزشکی شد. بعد از فارغ التحصیل شدن نیز راهی نداشت جز سربازی به همین دلیل به عنوان روانپزشک ارتش مشغول به کار شد. اما از بدشانسی جنگ جهانی همان روزها شروع شد و او را چند سالی از آمال و آرزوهایش یعنی تحقیق و مطالعه دور نگاه داشت.

ادامه مطلب ...