نیاز روانی بچه های ما عبارتست از انتقال اثر شش میم. این ۶ میم را هر کس در کارنامه گذشته زندگی اش دریافت کرده باشد میم هفتمش «موفقیت» است که خود به خود پدید می آید:
ا. تو محبوبی.......... ۲. تو محترمی ........ ۳. تو مطرحی....... ۴. تو مهمی .........
۵. تو مفیدی .......... ۶. تو می فهمی
اگر ما در رفتارمان این ۶ میم را به فرزندانمان انتقال دهیم میم هفتم موفقیت خود به خود خواهد آمدیعنی باتری روانی انرژی دهنده ی فرد شارژخواهد شد. در آن صورت این آدم در تحصیل و زندگی و کار و ...... موفق خواهد شد.
برگرفته از ماهنامه رشد / مرتضی مجدفر
نکته1:
قبل از آنکه با کودکتان بنشینید و قاعده ی جدیدی بری انجام تکلیف های او پیدا کنید، اول باید خودتان به طور دقیق بدانید که چه می خواهید و چرا می خواهید؟
فهرستی از دلایلی را که می خواهید در طول یک هفته وضعیت فعلی را تغییر دهید، بنویسید. در این فهرست می توان این موارد را ذکر کرد:
من می خواهم کودکم یک برنامه ی زمانی برای انجام تکالیفش داشته باشد، زیرا:
* پس از آن، در مدرسه وضعیت درسی بهتری خواهد داشت.
* لذت بیشتری از یادگیری خواهد برد.
* از این موش و گربه بازی و دعوای دائمی خسته شده ام.
* باعث شده است در برنامه ی زمانی افراد دیگر خانواده آشفتگی به وجود آید.
* می ترسم که فرزندم امسال قبول نشود یا به شرایط مطلوبی از یادگیری دست پیدا نکند.
* گمان می کنم که فرزندم بی نظم است و به انضباط بیشتری نیاز دارد.
* دنبال زمانی می گردم که لااقل عصرها، بتوانم اوقات فراغتی برای خانواده ام دست و پا کنم.
این فهرست مهم است، چون می توانید اگر خواستار تغییری واقعی هستید، با فرزندتان بحث کنید.
نکته 2:
اگر مدت هاست که چگونگی انجام تکالیف شب توسط فرزندتان به موضوع پیچیده ای در خانه ی شما تبدیل شده است، برای عوض کردن عادت های قدیمی به وقت احتیاج دارید و باید با احتیاط این کار را انجام دهید، حتی اگر کاری سخت به نظر برسد. گاهی لازم است مدتی از تلاش برای تغییر وضعیت دست بردارید و اجازه دهید اوضاع به شرایط آرامش باز گردد. بعد از این مدت می توانید به روش های دیگر بیندیشید و در صورت لزوم از مشورت افراد صاحب نظر استفاده کنید.
نکته 3:
در نظر داسته باشید که مدرسه، تکلیف شب و یادگیری اول از همه جزو حیطه های زندگی فرزند شماست. به همین دلیل هم، خود او باید بتواند تعیین کند که چه زمانی مایل است انجام آن را به عهده بگیرد، ولی اجازه ندهید کودکتان بیش از حد در تصمیم گیری آزاد باشد. باری او روشن کنید که هر روز ساعت مشخصی به انجام تکالیف و یادگیری اختصاص می یابد و او باید خودش را با این برنامه تطبیق دهد. شما هم می توانید بر حسب سن فرزندتان، خواسته های او را کم و بیش رعایت کنید. بنابراین در یک زمان مناسب، مثلاَ در یکی از روزهای تعطیلات آخر هفته، با فرزندتان بنشینید و درباره ی برنامه های جدیدی که برای سامان دهی تکالیفش در ذهن دارید، با او گفت و گو کنید.
نکته 4:
بهترین زمان برای شروعی تازه در نگرش به چگونگی انجام تکالیف را پیدا کنید. برای این که کسی روی بنرامه ی جدید که برای یادگیری موثرتر است کار کند، علاوه بر مقداری وقت، به انگیزه ی مثبتی که بتواند آن را به خوبی اجرا کند نیز نیاز دارد. طبیعی است که بهترین شرایط، آغاز یک سال جدید، آغاز یک سال تحصیلی جدید، پایان یک تعطیلات، روز تولد یا یک تغییر قابل توجه مانند رفتن به محل کار جدید، منزل جدید ، تغییر تزئینات اتاق و ... باشد. مهم این است که تغییر در عادت های انجام تکالیف را با یک تغییر مثبت دیگر همراه سازید.
نکته5:
اگر به هر دلیل لازم باشد برای امور درسی و انجام تکالیف فرزندتان برنامه ریزی کنید، به هیچ وجه این کار را به صورت اجباری انجام ندهید، چرا که ضمانت اجرایی نخواهد داشت. باید شرایطی پیش بیاید که فرزندتان خودش نسبت به برنامه ریزی احساس نیاز کند و برای چنین کاری پیش قدم شود.
در اقدام عملی برای برنامه ریزی هم، سعی کنید فقط نقش راهنما داشته باشد. راهنمایی شما زمانی موثرتر خواهد بود که اول منطقی رفتار کنید و برنامه را به صورت مجموعه ای از فعالیت های زیاد و جزئی در نیاورید، دوم این که مراقب رفتارهای احساسی و هیجانی فرزندتان باشید.
به طور معمول کودکان و به خصوص نوجوانان در آغاز برنامه ریزی بسیار پرشور و با انرژی وارد گود
می شوند ولی این رویه چندان طول نمی کشد.
نکته6:
تجربه ثابت کرده است اغلب کسانی که به جز امور مدرسه و تحصیل ، در سایر موارد نیز مسئولیت هایی را بر عهده دارند، نسبت به افرادی که در چنین شرایطی قرار ندارند به مراتب بهتر از عهده ی انجام وظایفشان برمی آیند . به این ترتیب خوب است مسئولیت انجام برخی امور را به فرزندتان بسپارید. برای این کار بهتر است فهرستی از کارهایی را که او می تواند انجام دهد، در اختیارش قرار دهید و از او بخواهید کاری را که بیشتر به آن علاقه مند است، انتخاب کند. سپس شرایط انجام کار و انتظارات خود را از او بازگو کنید و جزئیات آن را شرح دهید. به این ترتیب می توانید امیدوار باشید که وی با انجام وظیفه ی تازه اش (هر چند بسیار ساده و معمولی و مانند جمع کردن وسایل شام از سر میز باشد) مسئولیت پذیری بیشتری پیدا کند.
نکته7:
گاهی بد نیست برای پیدا کردن راه حل مشکل انجام ندادن تکلیف فرزندتان، او را محور مشاوره قرار دهید و بپرسید چرا در این ارتباط بی اعتنا است. برای این کار سوالات ساده ای بیان کنید. مثلاً بپرسید آیا تو هم فکر می کنی که ما در انجام ندادن تکلیف تو مشکلی داریم؟ فکر می کنی چرا این مشکل وجود دارد؟ اگر با سکوت او روبرو شدید، مثال هایی را به شکل کوتاه و مستقیم ذکر کنید. مثلاً بگویید چنین مشکلی ممکن است به خاطر سخت بودن تکلیف باشد، شاید هم تو علاقه ای به آن در خودت احساس نکردی ؟! ممکن است مشکلی در مدرسه داشته باشی ؟ شاید هم من مزاحم تو هستم ؟! چنین گفت و گوهایی اغلب به ایجاد پل های ارتباطی بیشتر بین شما منجر و نیز باعث می شود فرزندتان در مقابل تصمیم های جدید مقاومت نکند.
وقتی اسم فردی را میشنوید که اصلا او را نمیشناسید، در مورد او چه فکر میکنید؟ البته به نظر اصلا درست نمیرسد که بخواهیم بر اساس تنها اسم افراد در مورد آنها قضاوتی داشته باشیم. اما مطالعات نشان میدهند که مغز به هر حال این کار را میکند.
به گزارش وایرد، مطالعات جدید حاکی از آن است که هر چه تلفظ اسم یک نفر سادهتر باشد، مردم با احتمال بالاتری او را دوست خواهند داشت. آدام التر، روانشناس دانشگاه نیویورک و از محققین این مطالعه میگوید:«وقتی بتوانیم بخشی از اطلاعات را سادهتر پردازش کنیم و آن را راحتتر بفهمیم، آن را بیشتر دوست خواهیم داشت.»
این ایده که مغز اطلاعاتی را بیشتر دوست دارد که در استفاده ساده باشند، در واقع به دهه 1960/ 1340 برمیگردد، زمانی که محققین دریافتند مردم به تصاویری از حروف چینی بیشترین علاقه را نشان میدهند که قبلا بارها و بارها آن را دیده باشند. از آن زمان محققین سایر نقشهایی را که یک اسم میتواند بازی کند، مورد بررسی قرار دادهاند، این که چهطور یک اسم روی قضاوت ما تاثیر میگذارد و این تاثیر به چه میزان است.
برای مثال، برخی مطالعات نشان دادند که مردم می توانند تا حدی تنها با دانستن اسم کوچک یک نفر، میزان درآمد و میزان تحصیلات او را پیشبینی کنند. احتمالا دوران کودکی غنیترین حوزه برای مطالعه در مورد اسمهاست: برای پسرهایی که اسمهای دخترانه دارند، تعلیق در دوران مدرسه با احتمال بالاتری اتفاق میافتد. به علاوه هر چه اسم یک کودک غیرمعمولتر باشد، احتمال بیشتری دارد که مرتکب کار خلافی شود.
در سال 2005/ 1384، التر و همکارانش در مورد این که چهطور راحتی تلفظ اسم شرکتها روی عملکرد آنها در بازار بورس تاثیر میگذارد مطالعه کردند. جدا از همه تاثیرهای مشهود، آنها به این نتیجه رسیدند که سهام شرکتهایی که اسمشان راحتتر تلفظ میشود در مقایسه با شرکتهایی که اسم سختی دارند، بهتر داد و ستد میشود.
التر در اینباره میگوید:«کمّیسازی این تاثیر معمولا خیلی خیلی دشوار است چون به میزان بسیار زیادی به زمینه بستگی دارد. ولی وجود دارد و قابل اندازهگیری است. نمیتوانید از آن اجتناب کنید.»
اما تلفظ نام چهقدر روی ادراک ما از افراد تاثیر میگذارد؟ برای یافتن پاسخ این سوال، التر و همکارانش سیمون لهام و پیتر کوال از دانگشاه ملبورن پنج مطالعه انجام دادند.
در مطالعه اول، از 19 زن و 16 مرد که همگی دانشجو بودند، خواسته شد 50 نام خانوادگی را بر اساس سختی و آسانی تلفظ و نیز این که چهقدر از آن خوششان میآید، ارزیابی کنند. در مطالعه دوم، 17 زن و 7 مرد دانشجو باید به نامزدهای سیاسی فرضی تنها بر اساس اسمشان رای میدادند. در مطالعه سوم، از 55 زن و 19 مرد دانشجو خواستند به نامزدهای فرضی رای بدهند که هم نام آنها را میدانستند و هم مقداری اطلاعات در مورد موقعیت سیاسی آنها داشتند.
در مجموع محققین به این نتیجه رسیدند که راحتی تلفظ یک اسم، بدون در نظر گرفتن طول آن یا این که چهقدر خارجی به نظر برسد، در تعیین مورد علاقه بودن بیشترین سهم را دارد. سادگی تلفظ حدود 40 درصد از دوستداشتنی بودن را شکل میدهد.
البته به گفته خود التر، این موقعیتها هیچکدام واقعی نبودند و در دنیای واقعی، عوامل متعدد دیگری وجود دارند که بر دوستداشتنی بودن موثر هستند.
در مطالعات اخیر، گروه التر میخواستند به درک بهتری از تاثیر سادگی تلفظ اسم در محیط خارج از آزمایشگاه برسند. آنها اسم 500 وکیل را به طور تصادفی انتخاب کردند و سادگی تلفظ نام آنها و میزان دوستداشتنی بودنشان را ارزیابی کردند. وقتی این نتایج را با سابقه دانشگاهی، میانگین درآمد و جایگاه حقوقی واقعی این وکلا مقایسه کردد، همبستگی اندک اما قابل توجهی مشاهده شد.
به نظر میرسد دستکم در این مطالعه، 1.5 درصد از موفقیت وکلا به سادگی تلفظ نام آنها بستگی دارد. التر در اینباره میگوید:«البته این خیلی کمتر از آن 40 درصد است و ما واقعا نمیدانیم کدام وکیل شایستهتر است در حالی که شایستگی قطعا بیشترین تاثیر را در موفقیت دارد. با این حال، هنوز هم اسم مهم است.»
این نتایج روی خود التر تاثیر گذاشته است. وی تصمیم دارد وقتی بچهدار شد، برای آنها اسمهای ساده انتخاب کند!
منبع: به نقل از خبرآنلاین